تجربه بی نظیر دیدار از موریس در یک هفته (بخش دوم)

به گزارش وبلاگ افراگرافیک، سفرنامه ای خواندنی از بهشتی به نام موریس - مارک تواین

برای هر کسی که از جزیره موریس دیدن می کند، کشف دلیل این غرور و مباهات مردم موریس چندان سخت نخواهد بود. تالاب های دیدنیی، سواحل خیره کننده، قله های بلند، مردمی خوش چهره و غذاهایی خوشمزه، همه و همه فی الواقع یک بهشت واقعی از این سرزمین ایجاد می کند. نخستین سفر من به جزیره موریس در سال 2013 میلادی انجام شد. در همان برخورد نخست، من مبهوت این زیبایی، آرامش و شکوه شده و این احساس در سفر اخیر من مجددا تکرار شد. من در آخرین سفرم به جزیره موریس، یک هفته در این محل مانده و بخش های مختلف جزیره را دیدم. سراسر این سفر برای من و همراهانم، آمیخته با هیجان، تفریح و شگفت زدگی بود. بخش اول

تجربه بی نظیر دیدار از موریس در یک هفته (بخش دوم)

پرسه در جاده های موریس

دو روز بعدی را به همراه جودکس در جاده ها و جهتهای زیبای جزیره سپری کرده و مطالب زیادی درباره تاریخ جالب و پر آشوب موریس آموختم. از زمانی که یک سکونت گاه کوچک در آن تاسیس شده تا پدید آمدن شهرهای بزرگ. داستان حضور هلندی ها، فرانسوی ها، بریتانیایی ها و ساخته شدن شهرهای کوچک در کنار سواحل خالی از سکنه. در این سفر آموختم که نام موریس یک ریشه هلندی داشته و این مردم، نخستین کسانی بودند که در قرن 16 میلادی در این جزیره ساکن شده و نام این محل را به افتخار شاهزاده هلند (Maurits van Nassau)، موریس گذاشتند. روز نخست را به گشت و گذار در منطقه ها شرقی اختصاص دادیم، در اقامت گاه و کمپ چادری (Otentic) که محلی بسیار زیبا با چادرهای مسکونی و رو به رود بزرگ جنوب شرقی جزیره است، توقف کرده و در اینجا به همراه مردم محلی تجربه موفقی در آشپزی را پشت سر گذاشتم. من در این محل توانستم پاروتا که نوعی نان شبیه به پن کیک هندی است تهیه کرده و با خورشت دال کاری (عدس یا لپه با ادویه) خوردم.

ما به جهت خود در سواحل شرقی جزیره ادامه داده و در بین راه در یک فروشگاه محلی از بانویی که با استفاده از گیاهان بومی مانند یاسمین و (lyang-lyang) عطر و صابون های دست ساز درست می کرد، خرید کرده و سپس به دره تاریخی (Devils Point) رفته و از آن جا به سمت دماغه (Jerome jetty) حرکت کرده و سپس با قایق به سمت منطقه حفاظت شده و جزیره (Ile Aux Aigrettes) رهسپار شدیم.

این جزیره از سنک های آهکی و مرجانی تشکیل شده و سواحلی خشک و جنگل هایی زیبا دارد که در آن انواع مختلفی از پرنده های رنگارنگ ماند گنجشک موریسی، (olive white-eyes,) و همچنین لاک پشت های غول پیکر زندگی می کردند. این بازدید یک تجربه فراواقعی و سورئالیستی محسوب می شد.

سایه های آبی

پس از این بازدید، به خاک اصلی موریس بازگشته و به سمت خلیج آبی (Blue Bay) رفته و در این محل هم قایق سواری کردیم. به محض رسیدن به این محل دقیقا دریافتم که چرا این خلیج با نام خلیج آبی شناخته می شود. من در سفر نخست خود به موریس، این خلیج را با هلیکوپتر دیده بودم و می دانستم جای بسیار زیبایی است اما دیدار از این خلیج زیبا از روی زمین؛ کاملا متفاوت و شگفت انگیز بود.

با قایق تا جزیره (Ile des Deux Cocos) رفتیم که جزیره ای کوچک با ساحلی بسیار زیبا و پوشیده از درختان نخل بود. قایق در آب هایی بسیار شفاف حرکت می کرد و تلالوی زیبایی از رنگ آبی در بستر دریا تابیده می شد که واقعا مسحور کننده بود.

پس از صرف یک ناهار عالی به سبک موریسی که مرکب از انواع ماهی و محصولات دریایی کباب شده بود، برای شنا و زیر آبی در سطح دریا به کمک لوله های تنفسی مخصوصی که دهانه آن از آب بیرون می ماند (snorkelling) رفته و در بین مرجان های دریایی و ماهی های رنگارنگ گردش کرده و سپس کمی در سایه درختان نخل روی ننو های ویژه ای استراحت کردیم. شام را در رستوران هاسو (Hasu) واقع در (Long Beach Mauritius resort) خوردیم که بسیار عالی و به یاد ماندنی بود.

زمانی برای کنجکاوی!

روز بعد به ادامه جهت خود در جاده پرداخته و از سواحل شرقی به سمت منطقه ها مرکزی جزیره و پورت لوئیس، مرکز و بزرگ ترین شهر موریس رفتیم. نخستین توقف ما در باغ گیاه شناسی واقع در (Pamplemousses) بود . این باغ در قرن 18 میلادی تاسیس شده و به واسطه گل های زیبای سوسن یا (Victoria Amazonica) معروفیت دارد. در گوشه و کنار این باغ قدم زده و بدون شک، آبنمای زیبای آن را می توان چشم گیرترین بخش باغ معرفی کرد. در این باغ با دو مرد برخورد کردم که در حال لایروبی آبگیر بوده و همچنین گل ها را هرس می کردند. این مردان با مهارت و سرعت زیادی، حجم بزرگی از برگ ها و لجن های ته آبگیر را خارج کرده و بیرون می انداختند.

توقف بعدی ما در موزه (LAventure du Sucre) بود که به معرفی تاریخچه کشت نیشکر در موریس می پرداخت. این گیاه از طریق فرانسوی ها و در قرن 18 میلادی در جزیره کاشته شده و هدف آن ایجاد شرایط اقامت و تداوم سکونت در جزیره بود. کارگران این مزارع از هندوستان به موریس آورده شده و نیشکرها در آسیاب ها و ریل های کارگاه های موریس تبدیل به شکر شده و صادر می شدند. ما از موزه بازدید کرده و سپس به مزرعه نیشکر موجود در این محل رفته و به ما اجازه داده شد تا چند ساقه نیشکر بچینیم. برای این کار به دقت به راهنمایی های کشاورز این مزرعه و راهنمای تور مزرعه گوش داده و این شخص درباره شرایط بد زندگی نخستین کارگران مزارع نیشکر در موریس طی دوران گذشته داستان های عجیبی روایت کرد. سپس با جودکس سوار ماشین شده و به سمت پورت لوئیس مرکز موریس حرکت کردیم. در طول جهت خود به کلیسای جامع (Fort Adelaide) که از طریق بریتانیایی ها در قرن 19 ساخته شده بود سر زدیم، این کلیسا بالای یک تپه مشرف به شهر ساخته شده و دارای چشم اندازی فوق العاده زیبا به شهر، بارانداز و دریا است. در این شهر به هتل بسیار زیبا و لوکس (Labourdonnais Waterfront) رفتیم. سر آشپز این هتل (NizamPeeroo) نام داشته و ما را به صرف غذاهایی بسیار خوشمزه دعوت کرد که شامل جگر و قارچ می شد. قیمت این غذا بسیار ارزان و مزه آن بسیار خوب بود. پس از این ناهار فوق العاد روی تراس هتل نشسته و از چشم انداز بندر و بارانداز سنت لوئیس لذت بردیم. روزی زیبا و پر از خاطرات هیجان انگیز را پشت سر گذاشته بودیم و البته هنوز برنامه های زیادی برای انجام دادن به جای مانده بود.

خانه ساحلی فوق العاده

جودکس و من از پورت لوئیس به سمت شما و از طریق ساحل غربی به سمت آخرین اقامت گاه من در جزیره موریس حرکت کردیم که (Oberoi) نام داشت. در پایان جهتی طولانی به خانه هایی با سقف پوشالی رسیدیم که مرا به یاد ساختمان های آمریکای جنوبی در تیکال می انداخت. در ابتدا به نظر می رسید که هیچ کسی در اینجا وجود ندارد اما به محض ورود ما، چندین نفر از خدمه هتل ناگهان ظاهر شده و ضمن خوش آمدگویی به ما و تعارف یک نوشیدنی خنک و حوله ای تمیز و خنک برای تمدد اعصاب، ما را به هتل راهنمایی کردند. این محل دارای تعداد زیادی مجسمه قدیمی بوده و حال و هوای تاریخی داشت. برای رسیدن به اتاق از جهتی زیبا گذشته و به دری چوبی رسیدیم که ورودی اتاق من محسوب می شد. این اتاق دارای باغی اختصاصی و همچنین یک استخر ویژه و خصوصی بود. باغ دارای دیواره هایی کوتاه بوده و علاوه بر تامین محیط اختصاصی ، نمای زیبای اقیانوس را در برابر شما قرار می داد.

در این محل، مجددا شانس تماشای صحنه زیبای غروب آفتاب در دریا را داشته و در کنار آب دریا به تماشای این چشم انداز زیبا نشستم. آب خنک دریا پاهایم را لمس می کرد و برای مدتی طولانی در همین حال به جای مانده و اندیشیدم که واقعا موریس جای زیبا و عجیبی است.

تفریح در (Zilwa Attitude)

صبح روز بعد به همراه جودکس به سمت شمال رفته و به اقامت گاه زیلوا (Zilwa Attitude) رسیدیم که همسفران من در آنجا منتظر من بودند. این مرکز اقامتی متشکل از تعداد زیادی جوی های آب زیبا و ساختمان های کم ارتفاع و نمائی فوق العاده به سمت تالاب (azure) و شاحل بود. پس از کمی گشت و گذار و پیاده روی در اطراف این محل، با یک تور دوچرخه به گشت و گذار پرداخته و از یک روستای ماهیگیری گذشته و به تماشای قایق های رنگارنگ و دریای زیبا و آب های شفاف آن پرداختیم.

در یک فروشگاه محلی چند شیشه سس فلفل تند خریداری کردم تا به عنوان سوغاتی از جزیره ای در اقیانوس هند، با خود به خانه ببرم. آرامش و خونسردی مردم این منطقه از موریس به طور آشکاری با سایر بخش ها متفاوت بوده و من برای پرداخت پول سس های خریداری شده ام مدتی را منتظر ماندم تا صحبت خانم فروشنده با مشتری دیگری به پایان برسد. وی با خونسردی تمام مشتری را بدرقه کرد و سپس به سمت من آمد. من زبان فرانسه را حد کمی می دانم ولی تا تقریبا فهمیدم که وی از من پرسید از کجا آمده ام و در موریس چه می کنم. سپس وی درباره سس های فلفل به من اخطار داده و گفت که بسیار تند هستند. خیلی دوست داشتم با کلک به جزیره کوچکی که در دریا معلوم بود بروم، در ادامه به زیلوا بازگشته و در ساحل با مردی رو به رو شدیم که گیتار می نواخت. کمی توقف کرده و به موسیقی وی گوش دادیم و سپس من به اقامت گاه زیبای خودم بازگشتم تا از آخرین چشم انداز غروب خورشید در طی اقامتم در موریس لذت ببرم. پیش از رفتن به مرکز ماساژ هتل، به تماشای فرو رفتن خورشید در آب های اقیانوس نشسته و از این چشم انداز نهایت لذت را بردم. فکر می کنم این ماساژ پیش از پرواز 12 ساعته من به لندن، گزینه ای ایده آل و خوب محسوب می شد.

سپس با جودکس به فرودگاه رفته و از یکدیگر خداحافظی کردیم. واقعا وی راننده و راهنمای سفر خوبی بوده و من از خدمات این شرکت مسافرتی بسیار راضی هستم. زمانی که در هواپیما نشستم، تمامی خاطرات زیبای موریس در فکر من شروع به رژه رفتن کرده و در فکر خود چهره های خندان بسکمک از افرادی که در این یک هفته با آن ها سر و کار داشتم را به یاد آوردم. من تجربه بی نظیری در جزیره موریس داشتم و پیش از پرواز هواپیما آرزو کردم بار دیگر به این جزیره بازگردم.

منبع: الی گشت

به "تجربه بی نظیر دیدار از موریس در یک هفته (بخش دوم)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تجربه بی نظیر دیدار از موریس در یک هفته (بخش دوم)"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید