خبرنگاران اگر ترامپ بماند - اگر بایدن بیاید

به گزارش وبلاگ افراگرافیک، تهران- خبرنگاران- روزنامه ایران در گزارشی نوشت: سوم نوامبر سرانجام دنیا نیست. اگر دونالد ترامپ جمهوریخواه در کاخ سفید همچنان بماند، دنیا تمام نمی گردد و با ورود جو بایدن دموکرات به اتاق بیضی شکل کاخ سفید نیز دنیا تازه ای شروع نمی گردد.

خبرنگاران اگر ترامپ بماند - اگر بایدن بیاید

روزنامه ایران شنبه 10 آبان، سناریوهای انتخابات امریکا، نگاه ترامپ و بایدن به ایران و سیاست ایران در برابر امریکا را در گزارشی آنالیز نموده است که در ادامه متن آن را می خوانیم: هرچند اگر ترامپ برود و بایدن بیاید، سیاست ها و روش هایشان تأثیر خود را بر دنیا و البته ایران خواهند گذاشت اما نباید آن را میان مرگ و زندگی دسته بندی کرد. انتخابات 2020 از این منظر یک انتخابات استثنایی نیست.

سناریوهای انتخابات امریکا؛ بایدن یا ترامپ؟

صحنه انتخابات امریکا پر از جدال و جنجال است، نظرسنجی ها یک نتیجه را می گویند، طرفداران دو حزب دموکرات و جمهوریخواه هر کدام نتیجه انتخابات را به گونه ای متفاوت تفسیر می نمایند. دموکرات ها با ترس از تکرار انتخابات 2016، محتاطانه و نگران پیش می فرایند و طرفداران مرد موطلایی، نامزد خود را در کاخ سفید می بینند. در این بین دنیا در انتظار است تا نتیجه انتخابات2020 امریکا معین گردد. شواهد نشان می دهد اروپایی ها غالباً از پیروزی بایدن شاد خواهند شد.

روس ها از پیروزی ترامپ حمایت می نمایند و چینی ها هر چند حامی بایدن هستند اما از آمدن ترامپ هم ناخشنود نخواهند بود. در ایران برخلاف کشورهای مختلف دنیا که معمولاً طرفدار یکی از دو نامزد هستند، موضوع بیشتر سیاسی و هیجانی است لذا بعضی طیف ها طرفدار پیروزی ترامپ و بعضی دیگر بایدن را بهتر از ترامپ می دانند. در سیاست بیطرفانه جمهوری اسلامی نیز رسماً اعلام شده است که برای ایران تفاوتی نمی نماید چه کسی رئیس جمهور خواهد شد.

در آخرین نظرسنجی هایی که رویترز/ آیپسوس در ایالت های اصلی محل رقابت بین نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری امریکا موسوم به ایالت های میدان مبارزه انجام داده اند، نشان می دهند که جو بایدن دموکرات تنها در سه مورد از این ایالت ها فزونی اندکی بر دونالد ترامپ دارد و در سه ایالت دیگر نیز رقابت تقریباً برابری بین آنها وجود دارد و این حاکی از آن است که رقابت ریاست جمهوری در امریکا خیلی نزدیک تر از آن چیزی است که نظرسنجی های سراسری نشان می دهند.

هرچند هنوز در نظرسنجی های اکونومیست، بی بی سی، ان بی سی، فاکس نیوز و سی ان ان فزونی با ترامپ است اما شیب اقبال به هر دو نامزد در این نظرسنجی ها (روز 28 اکتبر) جهش معناداری نیافته و فاصله 9 درصدی بین این دو حفظ شده است.(جز فاکس نیوز که فاصله را 4 درصد اعلام نموده است.) در مجموع نظرسنجی های ایالتی و سراسری نشان می دهند که انتخابات 2020 نیز در نهایت ممکن است نتیجه ای مشابه با انتخابات 2016 داشته باشد که طی آن دموکرات ها اکثریت آرای مردمی را کسب کردند اما جمهوریخواستار در بخش آرای الکترال پیروز شده و کاخ سفید را به دست آوردند.

البته بایدن فزونی زودهنگامی در آرای مردمی نشان داده اما ترامپ هم تقریباً شانس بالایی برای برنده شدن در ایالات موسوم به میدان نبرد و به همراه آن احتمال کسب آرای الکترال کافی برای رسیدن به دومین دور ریاست جمهوری دارد. افزون بر این ترامپ تقریباً در همه ایالت های چرخشی از نظر مقبولیت طرح های مالی و ایجاد مشاغل از بایدن پیشی دارد. آنچه معین است، کرسی ریاست جمهوری امریکا از تصرف یکی از این دو نفر بیرون نخواهد شد: بایدن - ترامپ.

هر چند هم بایدن شانس پیروزی دارد و هم ترامپ شانس آن را دارد که در کاخ سفید بماند. اما آنچه انتخابات امریکا را بحث برانگیزتر و جنجالی تر می نماید، این است که دعوای انتخاباتی به وجود بیاید و کار به دیوان عالی بکشد و در آنجا هم فیصله پیدا نکند و کار به مجلس نمایندگان کشیده گردد. در آن صورت دیگر بر اساس نظرسنجی ها نمی توان قضاوت کرد. می ماند مسائل حقوقی، دادگاه ها و وکلا و مناسبات پشت پرده که چه کسی رئیس جمهوری بگردد. این احتمال در این دور از انتخابات به دلیل انتخابات آرای پستی فراوان خواهد بود.

اگر کار به دعوا بکشد که بعضی تحلیلگران آن را رد نمی نمایند، سناریویی جدید رقم می خورد. اگر بایدن با اختلاف قابل توجهی در انتخابات پیروز گردد که ترامپ نتواند به عنوان تقلب از آن یاد کند، مجبور است به پیروزی بایدن تن بدهد، ولی اگر فاصله آرایشان کم باشد و در بعضی ایالت ها فاصله بر سر پنج هزار یا 10 هزار رأی باشد که الکترال کالج را بالا و پایین کند ترامپ به گونه ای رفتار خواهد نمود که نتیجه انتخابات را نمی پذیرد. ترامپ معتقد است یا در انتخابات پیروز می گردد یا تقلب شده است؛ بنابراین احتمالاً به دادگاه شکایت می نماید و درخواست بازشماری برگه های رأی را می نماید.

این ماجرا مثل سال 2000 به دیوان عالی فدرال می کشد. اگر در نهایت دیوان عالی نتواند به جمع بندی برسد، کار به مجلس نمایندگان می رسد که فرمول خاص خود را دارد و خیلی پیچیده است. در این صورت ترامپ شانس پیروزی دارد.

ایران؛ ترامپ و بایدن در برابر ایران به چه می اندیشند

امریکای پس از ترامپ چگونه می گردد؟ و ماندن ترامپ در اتاق بیضی شکل کاخ سفید دنیا را ناآرام تر می نماید؟ آیا سیاست های ترامپ و بایدن در برابر ایران متفاوت است؟ چه ترامپ جمهوریخواه و چه بایدن دموکرات هر دو در بسیاری از سیاست ها درباره ایران نگاه مشترک دارند هر چند در روش متفاوت باشند اما نتیجه یکی خواهد بود. نتیجه انتخابات نوامبر به هر شکل که باشد، صفحه جدیدی را در منازعه ایران و امریکا رقم خواهد زد. رئیس جمهوری آینده ایالات متحده ترامپ باشد یا بایدن، تفاوت نمی نماید.

تنش میان دو کشور در نقطه ای است که تصمیم سازی و اراده ای متفاوت از گذشته را طلب می نماید. ترامپ ماجراجوست و در صورت پیروزیت در انتخابات، برای واداشتن تهران به گفت وگو و توافق با نتیجه ای که او و متحدانش درپی آن هستند، بی میل به اقدام با شدت بیشتر نیست.

پیروزیت جو بایدن نیز تفاوت زیادی را در صورت مسأله اختلافات ایران و امریکا ایجاد نمی نماید. او همان مطالباتی را از تهران دارد که ترامپ در چهار سال گذشته بر آنها پافشاری نموده است. اعتراض بایدن و جناح طرفدار او به بی نتیجه بودن اقدام های ضد ایرانی ترامپ از یک سو و نیز رویکرد یکجانبه گرای او در اجرای سیاست هایش بدون مشارکت دادن متحدان اروپایی امریکاست.

آنالیز گزاره های فوق نشان می دهد که جو بایدن و دونالد ترامپ هر دو راهبرد مشترکی را دنبال می نمایند که فشار بیشتر بر ایران است. حال ترامپ نام آن را فشار حداکثری می گذارد و بایدن از آن به عنوان فشار هوشمند تعبیر می نماید. اما روش و تاکتیک ترامپ بدین گونه است که در این زمینه تکروی می نماید و یکی پس از دیگری تحریم های کوری را علیه ایران وضع می نماید؛ تا به حدی که به اذعان رابرت اوبراین مشاور امنیت ملی دولت امریکا، تحریم ها به قدری اعمال شده که دیگر کاری نمانده که امریکا بتواند علیه ایران انجام دهد.

اما تاکتیک دولت بایدن شبیه به تاکتیک اوباماست. تیم بایدن در نظر دارد تا با ایجاد اجماع علیه ایران به روش هوشمندانه تری، فشار مؤثری را بر ایران وارد کند. طبیعتاً بایدن در موقعیتی است که به راحتی از فشار حداکثری عبور نخواهد نمود و سعی خواهد نمود که کوشش های ترامپ را به محصول مورد نظر خود تبدیل کند.

در مجموع، ترامپ و بایدن در استراتژی با هم تا حدود زیادی اتفاق نظر دارند و هیچ کدام دغدغه بهبود شرایط مالی ایران را ندارند. هدف راهبردی آنها در قبال ایران تهی کردن نقاط قوت و ظرفیت های استراتژیک ایران است. اما هر کدام به روش خود به دنبال تحقق خواسته شان هستند.

هر دو حزب رفتارهای ایران را برهم زننده ثبات در منطقه می دانند و به مهار ایران می اندیشند. چه دموکرات و چه جمهوریخواه به دنبال تبدیل ایران از یک بازیگر ضدهژمون به یک بازیگر عادی در نظام منطقه ای خاورمیانه و حوزه خلیج فارس هستند.

هر دو اتهام دستیابی ایران به سلاح هسته ای را جزو سیاست های خود می داند و بر این ادعا پای می فشارند. چه بایدن و چه ترامپ تحریم های مالی را به عنوان یکی از اهرم های مهم در هر نوع مذاکره با ایران تلقی و تصور می نمایند. چه ترامپ که سیاست فشار حداکثری را دنبال کند چه بایدن که آن را بر زبان نیاورد اما نان تحریم را خواهد خورد.

هرچند بعضی تحلیلگران معتقدند با ورود بایدن به کاخ سفید نرمش های شکلی در تحریم ها رخ خواهد داد اما ساختارها تغییر نمی نماید. به عبارتی در استراتژی خود ابزار چماق و هویج را به طور توأمان پیش می برد. بایدن سیاست تصحیح و تکمیل برجام را دنبال خواهد نمود و این توافقنامه را محدود به تکنولوژی هسته ای ندانسته و مانند ترامپ خواستار گسترش دامنه آن در سطوح دیگری است که تا به امروز خط قرمز تهران در قبول هرگونه گفت وگوی احتمالی اعلام شده است.

ماندن ترامپ در کاخ سفید نیز قطعاً سیاست فشار حداکثری را ادامه خواهد داد تا با ایران پای میز مذاکره بنشیند. در این خصوص مرکز امنیت نوین امریکا طی گزارشی 23 صفحه ای نقشه راهی برای دولت احتمالی دموکرات در نحوه تعامل و تقابل با ایران تدوین نموده است. این گزارش به دو دلیل حائز اهمیت است: اول از آن جهت که برای اولین بار سیاست کلی اعلام شده از سوی جو بایدن درباره برجام را به صورت راهکارهای جزئی، معین و گام به گام در آورده و ارائه می نماید؛ دوم، از آن جهت که راهکارهای ارائه شده را می توان به نوعی منعکس نماینده ذهنیت حزب دموکرات در قبال ایران در نظر گرفت.

در این بخش تصریح شده راهبرد بلندمدت دولت امریکا در قبال ایران باید چند هدف کلیدی را دنبال کند: 1- جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح های هسته ای 2- مقابله با سیاست های منطقه ای ایران که برای منافع امریکا در منطقه مضر هستند و 3- حرکت به سمت تنش زدایی در منطقه پیشنهاد شده که مذاکره با ایران در سه فاز انجام گردد: تنش زدایی، رایزنی و مشورت ها و فاز مذاکره در دو راستا. نقش آفرینی اروپا در اختلافات بین ایران و امریکا هم با حضور هرکدام از نامزدها در کاخ سفید چندان متفاوت نخواهد بود و در نهایت به سمت همگرایی با کاخ سفید پیش خواهند رفت. بعضی تحلیلگران پیش بینی می نمایند که با پیروزی بایدن همگرایی امریکا و اروپا بیشتر خواهد شد.

تحلیل اروپایی ها و البته تمایل قلبی آنها شکست ترامپ است. آنها تا به امروز در برابر کوشش های امریکا برای لغو و انتها برجام و تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران در مقابل کاخ سفید ایستادگی نموده اند اما در صورت پیروزی دوباره ترامپ به نظر می رسد که اروپایی ها هم دیگر توان مقاومت در برابر او را نخواهند داشت و لذا آنها هم چه بسا خواسته یا ناخواسته، از سر ترس یا اقتضای تأمین منافع با ترامپ همراه خواهند شد. در سوی مقابل اگر بایدن هم پیروز این کارزار گردد باز هم تمایل اروپایی ها به همراهی و همگرایی با امریکای بایدن با اشتیاق بیشتری خواهد بود. بعضی تحلیلگران معتقدند اگر بایدن به جای ترامپ قطعنامه ضد ایرانی به شورای امنیت برده بود، اروپایی ها به نفع امریکا رأی می دادند.

ترامپ یا بایدن ایران چه می اندیشد

مهم ترین پرسش محافل امروز رسانه ای و سیاسی ایران این است: بایدن یا ترامپ کدامیک برای ایران بهتر است؟

سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران که بارها از زبان رهبر انقلاب، رئیس جمهوری و نیز وزیر خارجه اعلام شده است این بوده است که برای ایران تفاوتی نمی نماید که چه کسی در امریکا رئیس جمهور گردد.

اما در محافل سیاسی و رسانه ای ایران تحلیل های متفاوت و بعضاً متضادی بیان می گردد یک طیف از آمدن بایدن نگران هستند، آنها معتقدند اگر بایدن بیاید باب مذاکره باز می گردد و این، سیاست دلسوزان انقلاب نیست که با امریکا پای میز مذاکره بنشینیم و بهتر است که همان سیاست نه جنگ نه صلح ادامه پیدا کند. طیف دیگر براندازان و ضد انقلاب هستند. آنان که از هیچ نقش و کوششی فروگذار نمی نمایند تا بقای نظام را به چالش بکشانند و معتقدند اگر ترامپ بیاید ایران بیشتر تحت فشار قرار می گیرد.

طیف سوم مدافعان مذاکره هستند که خود به دو گروه تقسیم می شوند. گروه اول معتقدند مذاکره با ترامپ راحت تر است چون فردی است دمدمی مزاج و خودشیفته و فقط دنبال دریافت یک عکس یادگاری است و با او بهتر می گردد کنار آمد. می توانیم با او معامله کنیم امتیازات کمتری به او بدهیم و امتیازات بیشتری از او بگیریم ضمن آنکه بعضی معتقدند پوتین میانجی خوبی بین ایران و امریکا خواهد شد. گروه دیگر معتقدند بایدن نرمش بیشتری دارد و اصولی تر و منطقی تر مذاکره می نماید. این گروه معتقدند بایدن عاقل تر از ترامپ است.

دسته چهارم طیفی در داخل هستند که همانند روسیه و چین وجود ترامپ را مفیدتر می دانند چرا که ترامپ، امریکا را بیشتر تضعیف می نماید. از جهاتی ترامپ می تواند برای ایران بهتر باشد زیرا امریکای ضعیف از نظر مالی و منزوی از نظر بین المللی را رقم خواهد زد که در تقابل با ایران پیروزیت جدی نخواهد داشت ولی اگر بایدن رئیس جمهوری گردد گرچه امکان دارد در ظاهر کمتر با ایران خصومت ورزی کند ولی در ایجاد اجماع علیه ایران پیروز تر عمل خواهد نمود.

آنان همچنین از منظر ایدئولوژیک معتقدند ترامپ تارهای دموکراسی وجامعه مدنی و حقوق بشر و نظم دنیای را پنبه نموده است و چهار سال دیگر پودهای دموکراسی را نیز برهم می زند و اگر او در قدرت باقی بماند هیمنه لیبرال دموکراسی نابود خواهد شد. با این حال به نظر می رسد عمده تمایلات غیررسمی در تهران بر رأی نیاوردن ترامپ است البته این به معنای سرمایه گذاری رسمی و سیاسی هیچ گروه و طیفی روی آن نیست.

چهار روز دیگر بحث برانگیزترین انتخابات ایالات متحده امریکا برگزار خواهد شد؟ بایدن یا ترامپ و یا نتیجه سوم که چیزی نیست جز درگیری و آشوب و رأی دادگاه. نمایشی که شاید ترک های جدی بر هیمنه لیبرال دموکراسی امریکایی بزند. نتیجه هرچه باشد واقعیت امریکا تغییر نمی نماید شاید بایدن بیاید برای ایران معبری باز گردد تا نفسی بکشد و نشان دهیم سیاست ترامپ چگونه مغلوب شد اما ترامپ هم ابقا گردد درهای جهنم باز نخواهد شد.

امریکا با ترامپ یا با بایدن هر چه باشد زمین منازعه تنها تغییر می نماید چه برای ترامپ و چه برای بایدن، ایران باید استراتژی و نقشه راه حساب شده و هوشمندانه ای اتخاذ کند، با این حال در این نقشه راه گزاره مسجل این باشد که ایران اگر درست عمل بکند، هم توانایی پیروزی بر سیاست دستکش مخملین بایدن و دموکرات ها را دارد و هم دست چدنی ترامپ و جمهوری خواستار را می تواند بشکند. شاید خبر پیروزی ترامپ در 13 آبان شوک منفی و موقت به بازارها بدهد، ولی این شوک و تأثیرات آن کوتاه مدت خواهد بود و از آذر تا خرداد سیاست صبر و انتظار مطرح خواهد شد چراکه احتمالاً دولت بعدی امریکا در انتظار انتخابات ایران و استقرار دولت جدید در پاستور خواهد بود.

به هرحال اگر چه بایدن و ترامپ در اتخاذ تاکتیک ها در قبال ایران تفاوت های محسوسی خواهند داشت اما به لحاظ استراتژیک به نظر می رسد تصمیم سازان پشت پرده در کاخ سفید درباره راهبردهای مواجهه با ایران هنوز تجدیدنظر جدی ننموده اند. ایران نیز بدون شک هیچگاه مذاکره را خط قرمز اعلام ننموده و آن را ابزاری برای رسیدن به سیاست های خود می داند چه باب آن را ببندد چه باز کند. رفتار ایران همیشه به رفتار امریکا بستگی دارد.

از این روست که باید گفت سوم نوامبر نه انتها دنیا است و نه یک آغاز بسیار متفاوت. اینکه انتخابات امریکا با آمدن بایدن ما تمنای مذاکره سردهیم ما را به سرمنزل مقصود می رساند نه اگر ترامپ آمد پیغام ترس و عقب نشینی راه مناسب خواهد بود. آنچه مهم است نه از ماندن ترامپ بهراسیم نه از آمدن بایدن بخروشیم.

منبع: ایرنا

به "خبرنگاران اگر ترامپ بماند - اگر بایدن بیاید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "خبرنگاران اگر ترامپ بماند - اگر بایدن بیاید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید